۲۴ سال تجربه در زمینه آموزش زبان در شیراز

چطور 50 زبان یاد بگیریم؟

داستان ریچارد سیمکوت، یک ابرچندزبانه

ریچارد سیمکوت با تسلط به ۵۰ زبان متولد نشد. در واقع، او هرگز قصد نداشت یک چندزبانه‌شناس یا حتی یک ابرچندزبانه‌شناس شود. این اتفاق به سادگی رخ داد. او هم مثل همه، برای یادگیری زبان‌های جدید باید بر چالش‌ها غلبه می‌کرد. اما مسیر او کمی با بقیه متفاوت است. از یک شروع فروتنانه تا تبدیل شدن به یکی از مشهورترین چندزبانه‌شناسان، این داستان اوست.

برای کسانی که با سیمکوت روبرو می‌شوند، ملاقات با کسی که به 50 زبان مسلط است می‌تواند چند نتیجه مختلف داشته باشد. بسیاری شگفت‌زده می‌شوند. برخی کنجکاو می‌شوند. تعداد کمی ناراحت میشوند. چرا؟ خب، برای کسانی که در یادگیری زبان دوم مشکل دارند، مجموعه زبان‌های خارجی سیمکوت می‌تواند به طرز آزاردهنده‌ای دلهره‌آور باشد، یک نشان درخشان از آنچه که آنها نتوانستند به آن دست یابند…

با این حال، آنها اشتباه خواهند کرد. سیمکوت از تجربیات و دانش خود برای کمک به مردم در رسیدن به تسلط به زبان‌های خارجی استفاده می‌کند و در عین حال سخت تلاش می‌کند تا یک جامعه بین‌المللی یادگیری زبان را به هم متصل کند. رفتار متواضعانه و اشتیاق واقعی او به یادگیری زبان به دیگران الهام می‌بخشد. در واقع، در حالی که سیمکوت ممکن است یک ابرچندزبانه‌شناس باشد، اما با ناامیدی‌های ذاتی در یادگیری زبان‌های جدید بیگانه نیست.

چگونه بازی، سفری چندزبانه را آغاز کرد

سیمکوت که در بریتانیا متولد شد، از یک پیشینه انگلیسی-ولزی می‌آید. زبان اول او انگلیسی بود، زبان دومش فرانسوی. اگرچه او در خانه از زبان فرانسوی استفاده نمی‌‌کرد، اما آن را در طول تحصیل خود یاد گرفت. در واقع، سیمکوت زمانی را به یاد نمی‌آورد که به زبان فرانسوی صحبت نکرده باشد. برخی یادگیری یک زبان در سنین پایین را یک مزیت می‌دانند، اما سیمکوت مدتی فکر می‌کرد که این او را محدود می‌کند.

او فکر می‌کرد که نمی‌تواند زبان‌های دیگری به جز فرانسوی یاد بگیرد. این ممکن است عجیب به نظر برسد، اما بسیاری از مردم به همین ترتیب فکر می‌کنند وقتی متوجه می‌شوند که او اکنون به بیش از 50 زبان صحبت می‌کند. عمدتاً بسیاری از مردم تعجب می‌کنند که چگونه همه آنها را به خاطر می‌سپاری؟ بنابراین، او مدتی به زبان فرانسوی و هیچ زبان دیگری پایبند بود تا اینکه الهام‌بخش یادگیری بیشتر را پیدا کرد.

سیمکوت لحظه‌ای ساده اما قدرتمند از دوران کودکی خود را به یاد دارد که او را به بیرون رفتن به زبان‌های دیگر سوق داد. او در زمین بازی بود که یک پسر جوان نروژی نزد او آمد و از او پرسید که آیا نروژی صحبت می‌کند (به انگلیسی). وقتی او گفت نه، پسر رفت تا با بچه‌های دیگری که می‌توانستند بازی کند. آن لحظه، ایستادن در بیرون و نگاه کردن به داخل، او را برانگیخت تا زبان‌های دیگری را یاد بگیرد تا بتواند با افراد دیگر ارتباط برقرار کند.

پیشینه او به او برتری داد. ولزی بودن و بزرگ شدن در نزدیکی ولز به او در تجربه آن زبان کمک کرد. سپس، وقتی کمی بزرگتر شد، پدرش با زنی از تایلند ازدواج کرد. این درها را به روی تجربه دو زبان دیگر، تایلندی و ولزی (علاوه بر فرانسوی و انگلیسی) باز کرد. مسلم است که او به این زبان‌ها در خانه روان صحبت نمی‌کرد، اما به افزایش قدردانی او از آنها کمک کرد.

نیروی محرک دیگر

نیروی محرک دیگری وجود داشت که او را به یادگیری زبان‌های بیشتر هدایت کرد: نقشه‌ها. سیمکوت احساس می‌کند که زبان‌آموزان به طور طبیعی به نقشه‌ها کشیده می‌شوند. او عشق خود به آنها را به عنوان یک تمایل وسواسی برای دانستن اینکه این زبانها از کجای جهان آمده‌اند توصیف می‌کند. نگاه کردن به نقشه‌ها به او حس دیدگاهی در مورد اینکه زبان‌هایی که مطالعه می‌کند کدام درها را باز می‌کند، می‌دهد.

تحصیل زبان‌ها از طریق دانشگاه

با گذشت زمان، . هرچه زبان‌های بیشتری یاد می‌گرفت، ویژگی‌هایی را در مورد آنها متوجه می‌شد که او را مجذوب می‌کرد. اما بر خلاف امروز، یک جامعه یادگیری زبان در آنجا وجود نداشت که او بتواند با آن ارتباط برقرار کند و این احساسات را به اشتراک بگذارد. بنابراین، برای اینکه او به یادگیری زبان خارجی ادامه دهد، باید آنها را در دانشگاه یاد می‌گرفت.

سیمکوت خود را به زبان ایسلندی کشاند. اگرچه، او نمی‌توانست به شما بگوید چرا. آب و هوای سرد، شاید. با این حال، به دلایلی، او می‌خواست ایسلندی یاد بگیرد و بهترین راه برای انجام این کار در آن زمان از طریق یک دوره زبان‌های ترکیبی در دانشگاه بود. این برنامه به او اجازه می‌داد تا زبان را مطالعه کند، اما همچنین او را مجبور می‌کرد تا در ارتباط با زبان سوئدی، به عنوان بخشی از دوره گروه مطالعات اسکاندیناوی نیز مطالعه کند.

بعداً، او زبان‌های پرتغالی و ایتالیایی را برای مدرک خود اضافه کرد. و وقتی سفر می‌کرد، زبان محلی را در طول راه یاد می‌گرفت. این عشق به زبان‌ها باعث شد که توسط هارپر کالینز به عنوان یکی از چندزبانه ترین افراد از بریتانیا توسط هارپر کالینز شناخته شود. و کار به همین جا ختم نشد.

تجربه یادگیری زبان‌ها

سیمکوت همچنین با زبان‌های دیگر نیز معاشرت می‌کرد. او از چندزبانه‌شناسان به عنوان «زبان‌آموزان بی‌بند و بار» یاد کرده است. یادگیری یکی از آنها شما را جذب می‌کند و شما را مجذوب می‌کند، تازگی آن، رازهای آن، محتوای آن. برای سیمکوت، او زبان‌ها را فقط برای یادگیری آنها یاد نمی‌گیرد. او آنها را یاد می‌گیرد به این دلیل که به او اجازه می‌دهند از زندگی بیشتر تجربه کند.

شما می‌توانید این را در نحوه توصیف یادگیری زبان آلمانی توسط او ببینید. او آن را برای خودش «تغییر دهنده بازی» خواند. تا قبل از آن، او بیشتر روی زبان‌های رومانسمتمرکز بود. صحبت کردن به زبان آلمانی یک تغییر ذهنی برای او ایجاد کرد که آن را به عنوان یک تغییر فیزیکی در مغزش توصیف کرد. کنجکاوی او را عمیق‌تر جذب کرد. و به زودی، او روان شد، با اطمینان هر آنچه را که می‌خواست به آن زبان بگوید. آن کنجکاوی و جذابیت اولیه، اشتیاق او به زبان‌ها را برجسته می‌کند با هر زبان جدید، او یک الگوی جدید یاد می‌گیرد. آلمانی او را وادار کرد تا افعال قوی و ساختار جمله انگلیسی را بهتر درک کند. این کنجکاوی و اشتیاق به یادگیری بیشتر، پایه و اساس کشف زبان‌های آینده، کنجکاوی که فهرست زبان‌هایی را که می‌خواست یاد بگیرد، گسترش داد. با این حال، علی‌رغم تمام این اشتیاق به زبان، این سفر بدون مشکلات نبود.

یک تجربه ناخوشایند یادگیری زبان

سیمکوت سپس خود را در حال تحصیل در زبان چک یافت، که نوع متفاوتی از تجربه یادگیری زبان را تجربه می‌کرد. سیمکوت که به زبان چک جذب شده بود، درک بهتری از سیستم پرونده‌ها به دست آورد. و در عوض، او این دانش را گرفت و آن را در سایر زبان‌هاییکه می‌شناخت به کار برد. اما وقتی او زبان چک را مطالعه نمی‌کرد، این سازگاری بازندگی به عنوان یک چندزبانه‌شناس بود که باعث ناراحتی او شد.

در حالی که در جمهوری چک زندگی می‌کرد، او در یک سمت پل چارلز در نزدیکی قلعه زندگی می‌کرد و مجبور بود هر روز از پل عبور کند. پل، شلوغ از گردشگران، مسیری بود که از همه طرف پر از زبان‌ها بود. او این احساس را نه خوشایند، بلکه انگار کسی در حال چرخاندن خطوط رادیویی در سرش بود توصیف کرد. به طور خلاصه، او نمی‌تواند زبان‌ها را خاموش کند. آنها فقط برای او صدا نیستند، آنها مملو از معنا هستند. و پایین رفتن از پل یک سردرد محض از سردرگمی بود که باعث شد آرزو کند ای کاش به این تعداد از آنها مسلط نبود.

خوشبختانه، او مجبور نبود مدت زیادی با این موضوع مقابله کند. در عوض، او یاد گرفت که از پل و سایر مناطق شلوغ در زمان‌های خاص اجتناب کند. او می‌گوید که جابه‌جایی بین زبان‌ها یک چیز است. اما، شدت بمباران همزمان با همه این زبان‌ها یک تجربه ناخوشایند بود. و این موردی بود که او باید با آن سازگار می‌شد، زیرا مجموعه یادگیری زبان او در حال رشد بود. با حرکت از مکانی به مکان دیگر، یادگیری زبان‌های جدید را ادامه داد. هلند، آلمان، جمهوری چک، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا و اکنون در مقدونیه که در حال حاضر در آن زندگی می‌کند، سیمکوت زندگی پر از مکان‌های جالب و زبان‌های آنها داشته است. پشت هر تلاشی برای یادگیری زبان جدید، سیمکوت از فرصت‌هایی که یادگیری آنها فراهم می‌کند، استقبال می‌کند.

محدودیت‌های یادگیری زبان

زمان علیه همه ما است و این برای زبان‌آموزان تفاوتی ندارد. در حالی که قطعاً امکان یادگیری چندین زبان به طور همزمان وجود دارد، شما فقط می‌توانید با این سرعت یاد بگیرید. در مقطعی، شما . زمان همچنین باعث فرسودگی زبان‌ها و زنگ زدن آنها می‌شود. و همچنان، تعهدات دیگری نیز برای زمان ما مبارزه می‌کنند: مشاغل، خانواده، دوستان. به عنوان مردی که عاشق زبان‌هاست، سیمکوت با ناامیدی در تلاش برای متعادل کردن یادگیری زبان‌های جدید با حفظ زبان‌های قدیمی در عین متعادل کردن زندگی در این فرآیند دست و پنجه نرم می‌کند. . و وقتی به اندازه‌ی سیمکوت زبان‌های زیادی را مطالعه کرده‌اید، متوجه می‌شوید که زمان چقدر ما را محدود می‌کند.

سیمکوت دیدگاهی قابل دسترس از معنای چندزبانه‌شناس بودن ارائه می‌دهد. او زبان‌هاییدارد که خود را به آنها مسلط می‌داند، بقه که می‌تواند در سطح B2 یا B1 به آنها صحبت کند و بقیه که توانایی او هنوز پایین‌تر است. او در مورد 50 زبان مختلف در ذهن شما ایجاد می‌شود، صادق است. به مرور زمان، برخی از این زبان‌ها به ناچار زنگ می‌زنند. و به عنوان یک زبان‌آموز، شما باید بدانید چه زمانی آنها را بیرون بیاورید، آنها را جلا دهید و دوباره از آنها استفاده کنید.

یادگیری زبان در محل کار

شغل روزانه سیمکوت به شدت از او نشأت می‌گیرد. با بیش از یک دهه تجربه حرفه‌ای در کار با مشتریان و استفاده از زبان‌های مختلف، او توانسته است اشتیاق خود را به یک حرفه بسیار ارزشمند تبدیل کند. او به عنوان مدیر زبان‌ها در The Social Element، یک سازمان در سراسر جهان که مدیریت، استراتژی و بینش رسانه‌های اجتماعی را برای مشاغل مختلف ارائه می‌دهد، کار می‌کند. این شرکت در سراسر جهان پروژه و کارمند دارد. و این شغل به او این فرصت را می‌دهد که اشتیاق خود را در کار خود تزریق کند.

یک چندزبانه‌شناس فروتن

سیمکوت غرور خود را در زمانی که به یادگیری زبان می‌رسد، کنار می‌گذارد. به همین دلیل است که بزرگترین سهم او کارش به عنوان یک نقش‌آفرین یادگیری زبان است. به طور خلاصه، سیمکوت در توانایی‌های خود غرق نمی‌شود و این کار را به خوبی انجام می‌دهد تا اطمینان حاصل کند که مردم می‌بینند که توانایی‌های او به عنوان یک ابرچندزبانه‌شناس نتیجه زحمات زیاد است. هیچ ژن یا هدیه یادگیری زبانی در اینجا وجود ندارد. فقط مقدار زیادی عزم، کار سخت و اشتیاق برای او در زمان‌های سخت. مردم ابتدا لهجه‌های تقریباً بی‌نقص سیمکوت را در زبان‌هایی که صحبت می‌کند، متوجه می‌شوند. اما او استدلال می‌کند که این به این دلیل است که او اولویت را به درک می‌دهد. به هر حال، هدف از صحبت کردن به یک زبان خارجی این است که دیگران آن را درک کنند. او با بحث در مورد مبارزاتش در بسیاری از مصاحبه‌ها، ویدیوها و صحبت‌های خود، این نکته را برجسته می‌کند. برای سیمکوت، توانایی یادگیری یک زبان جدید در توانایی هر کسی است. و او در مورد رساندن این نکته اصرار دارد. او اولین کسی‌ست که اعتراف می‌کند که توانایی‌های زبانی‌اش در چه زمینه‌هایی کم می‌آیند و در تلاش برای ایجاد تعادل بین یک زندگی تمام وقت با یک اشتیاق تمام وقت با چه مشکلاتی روبرو می‌شود. اینجاست که اشتیاق او به زبان‌ها می‌درخشد. او زبان‌ها را یاد نمی‌گیرد تا تعداد معینی از آنها را یاد بگیرد، بلکه آنها را یاد می‌گیرد زیرا از آنها لذت می‌برد. تعداد زبانی که او می‌داند و توانایی‌هایش در آنها هر از چند گاهی متفاوت است، زیرا نتیجه یک عمر گذراندن یک اشتیاق واقعی است.

اتصال جامعه یادگیری زبان

تلاش‌های سیمکوت به عنوان یک ابرچندزبانه‌شناس، او را به عضو بنیادی جامعه بین‌المللی یادگیری زبان تبدیل کرد. از مصاحبه با چندزبانه‌شناس برجسته دیگر گرفته تا به اشتراک گذاشتن بینش خود در مورد یادگیری زبان با The Times و Forbes تا اینکه موسسه گوته او را به عنوان سفیر چندزبانی نامید, توانایی‌های او در بین همتایانش شناخته شده و ارزشمند است. اشتیاق سیمکوت به یادگیری زبان در بسیاری از کنفرانس‌های یادگیری زبان که در آنها شرکت می‌کند، بیشتر می‌درخشد. این لحظات شاید برجسته‌ترین سفر یادگیری زبان او باشد. توانایی جمع کردن مردم و به اشتراک گذاشتن اشتیاق به زبان‌ها، او را وادار کرده است که بارها میزبان کنفرانس چندزبانه، سخنرانی‌های چندزبانه و کارگاه‌ها باشد. این رویدادها او را در مقابل افرادی قرار می‌دهد که مشتاق یادگیری زبان هستند. این تعامل، این حس از جامعه، نشان می‌دهد که یادگیری زبان برای سیمکوت چه معنایی دارد. و او همچنان سخت تلاش می‌کند تا آن جامعه را رشد دهد.

برای شروع یادگیری زبان

در موسسه زبان پارسا، ما به شما کمک می‌کنیم تا به اهدافی که در یادگیری زبان دارید، دست یابید. با اساتید مجرب و متدهای آموزشی نوین، شما می‌توانید در مسیر یادگیری زبان گام بردارید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد دوره‌های آموزش زبان انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی و سایر زبان‌ها، با ما تماس بگیرید:

  • آدرس: شیراز، بلوار شهید بهشتی، حدفاصل چهارراه بنفشه به سمت چهارراه خلدبرین
  • تلفن تماس: 071-32357641 | 071-32331829
  • واتساپ: 09013443574 | 09173162644
  • ایمیل: [email protected]
  • وبسایت: https://parsa-li.com
  • اینستاگرام: instagram.com/parsali.ir

رزرو رایگان

👋 به جمع زبان‌آموزان موسسه پارسا بپیوندید!

برای دریافت مشاوره رایگان و اطلاع از دوره‌های جذاب زبان در شیراز، شماره تلفن خود را وارد کنید. 📚✨

شماره خود را ثبت کنید و منتظر تماس ما باشید! 🚀

ساعت‌
دقیقه
ثانیه